از جوانمرد پرسیدند: خدا را چگونه بشناسیم؟

گفت : از هر راهی می توان خدا را شناخت،اما هر شناختی را پیامدی است .

شما تاب کدام پیامد را دارید؟

اگر خدا را با خرد بشناسی، علمی با تو خواهد بود،

اگر خدا را به ایمان بشناسی، آسایشی با تو خواهد بود

و اگر خدا را به معرفت بشناسی ، دردی برای تو خواهد بود.

جوانمرد اما خدا را به معرفت می شناسد، حتی به بهای گران درد!

؛عرفان نظر آهاری؛

                اولین قدم برای رسیدن به جایی ، این است که

                نخواهید جایی که هستید بایستید.

                       « پونت مورگان»

یا لطیف

سلام به دوستان عزیز

این داستان روخوندم. بنظرم زیبا بود ٍ برای شما هم می نویسم امید

دارم که شما هم لذت ببرید.

این همه گندم ٍاین همه کشتزار های طلایی ٍاین همه خوشه در باد را

که می خورد؟ آدم است ؛ آدم است که می خورد.این همه گنج آویخته

بر درخت ٍ این همه ریشه درخاک را که می خورد؟ آدم است ؛ آدم

است که می خورد . این همه مرغ هوا و این همه ماهی دریا ٍ این

همه زنده بر زمین را که می خورد؟ آدم است ؛ آدم است که می خورد.

هرروز و هرشب ٍ هرشب و هرروززنبیل ها و سفره ها پر می شود

اما آدم گرسنه است . آدم همیشه گرسنه است.

دست های میکاییل از رزق پر بود . از هزارخوراک و خوردنی ٍ اما

چشم های آدمی همیشه نگران بود ٍ دستهایش خالی و دهانش باز.

میکاییل به خدا گفت : خسته ام ٍ خسته ام از این آدمها ٍ که هیچوقت

سیر نمی شوند. خدایا ٍ چقدر نان لازم است تا آدمی سیر شود؟ چقدر!

خداوند به میکاییل گفت : آنچه آدمی را سیر می کند ٍ نان نیست ٍ نور است.

تو مامور آنی که نان بیاوری ٍ اما نور نزد من است ؛ و تا هنگامی که

آدمی به جای نورنان می خورد ٍ گرسنه خواهد ماند.

میکاییل راز نان و نور را به فرشته ای گفت ٍ و او نیز به فرشته ای دیگر

و هر فرشته به فرشته دیگری. تا آنکه همه هفت آسمان این راز را دانستند

تنها آدم بود که نمی دانست. اما رازها سر می روند ٍ پس راز نان و نور هم

سر رفت و آدمی سرانجام دانست که نور از نان بهتر است. پس در جستجوی

نور بر آمد ٍ در جستجوی هر چراغ و هر فانوس و هر شمع.

اما آدم همیشه شتاب می کند ٍ برای خوردن نور هم شتاب کرد ٍ و نفهمید

نوری که آدمی را سیر می کند ٍ نه در فانوس است و نه در شمع . نه در

ستاره و نه در ماه .

او ماه را خورد و ستاره ها را یکی یکی بلعید. اما باز هم گرسنه بود.

خداوند به جبرییل گفت : سفره ای پهن کن و برآن کلمه و عشق و هدایت بگذار.

و گفت هر کس بر سر این سفره بنشیند سیر خواهد شد.

سفره خدا گسترده شد ٍ از این سر جهان تا آن سوی هستی ٍ اما آدمها آمدند و رفتند

ٍ از وسط سفره گذشتند و بر کلمه و عشق وهدایت پا گذاشتند.

آدمها گرسنه آمدند و گرسنه رفتند.

اما گاهی فقط گاهی کسی بر سر این سفره نشست و لقمه ای نور برداشت و

جهان از برکت همان لقمه روشن شد. و گاهی فقط گاهی کسی تکه ای عشق

برداشت و جهان از همان تکه عشق رونق گرفت.و گاهی فقط گاهی ٍ کسی

جرعه ای از هدایت نوشیدٍ و هر که او را دید چنان سر مست شد ٍ که تا انتهای

بهشت دوید.

سفره ی خداوند پهن است ٍاما دور آن هنوز هم چقدر خلوت است.

میکاییل نان قسمت می کند . آدمها چنگ می زنند و نانها را از او می قاپند.

میکاییل گریه می کند و می گوید: کاش می دانستید ٍ کاش می دانستید

که نورازنان بهتر است.     « عرفان نظر آهاری»

درود بر دوستان عزیز

دهه نو بر شما مبارک.

آرزو میکنم سال خوبی در انتظار همه شما باشه.

« یا جمیل»

آیا تا بحال نام سنگ درمانی را شنیده اید؟

سنگها جزئی از طبیعت موجود هستند که خداوند آن‌ها را آفریده است و از انرژی

کیهانی به آنها بخشیده است. سنگ‌ها سالیان دراز انرژی نورانی خورشید را در

خودانباشته کرده و وقتی به ما میرسند آن را به ما منتقل می‌کنند .سنگ ها با

درخشندگی و رنگ‌های گوناگون با ماسخن می گویند.

هر سنگ خصوصیات منحصر به فردخود را داردوبا زبان خود سخن می گوید.

سنگ‌ها انرژی حیات را به ما منتقل می کنند.انها درمانگرهایی هستند که نامشان

مهجور مانده است.امروزه می‌دانیم که تعامل و تعادل بین جسم و ذهن, احساس و

روح بسیار مهم بوده و برای برقراری این تعادل به سمت استفاده از انواع روشهای

طب درمانی مکمل و جایگزینهای نظیرمدی تیشن و هومیوپاتی وانرژی درمانی و

سنگ درمانی روی آورده اند.

پزشکی مکمل امروزه دامنه وسیعی پیدا کرده و دردرمان بیماری‌هایی مثل

التهاب روده ؛آرتریت ؛ میگرن ؛اختلالات عصبی عضلانی ؛مشکلات استخوانی ؛

درمان سنگ‌های کلیوی ؛ سنگ کیسه صفرا ؛عفونت ها و......کاربرد دارد.

به عنوان مثال سنگ زمرد کبود در درمان نوعی روماتیسم مؤثر است یا نوعی

سنگ بنام هسونیت که باعث مهار رشد سلول‌های سرطانی می شود.

تاریخچه استفاده از خواص درمانی سنگ‌ها به هزاران سال قبل بر می گردد.

این دانش ازپیدایش بشر باستانی تراست.اما استفاده نا درست و ارزیابی های

غلط باعث زوال این دانش با‌ارزش شده است.

سنگ‌ها از نظر ساختار اتمی در عالم هستی بسیار کامل هستند و حامل انرژی

بسیار بالایی می‌باشند و این نیرو را به ما انتقال می دهند.

اعتقاد به نیروی فوق‌العاده سنگ باعث شده که در مدیتیشن هم از آن استفاده

کنند. متخصصان معتقدند که سنگ کریستال در تحریک چاکراها تأثیر فراوانی

دارد.تمام سیارات و کرات اطراف زمین از خود تشعشعاتی تولید می‌کنند که

همیشه مفید نیستند وبعضی برای بشر زیان آورند.سنگها قادرند این امواج را

گرفته و خنثی کنند.هر سنگ قادر است تا جسم و روح و ذهن و نیروی درونی

فرد را تحت تأثیر قرار دهد و به ایجاد تعادل و آگاهی در بدن کمک کند.

سنگ درمانی به دو روش قابل انجام است یکی توسط خود فرد و دیگری به

وسیله درمانگرکه ترجیحاً استفاده از درمانگرتوصیه می‌شود تا مراحل درمان

را هدایت کند.در روش سنگ درمانی از خاصیت رنگ موجود در سنگ‌ها

دربرطرف کردن اختلال استفاده می شود.اگر با مراکز انرژی در بدن آشنا

شویم می‌توانیم برای اثر گذاری بیشتر محل مناسب قرارگیری هر سنگ را

انتخاب کنیم.با کمک سنگ درمانی می‌توانیم به تعادل جسمی و روانی تازه‌ای

برسیم و هماهنگی لازم را که روح وبدن به آن احتیاج دارد بدست آوریم.

سنگ ها نمی‌توانند جایگزین پزشک یا علم پزشکی شوند اما می‌توانند

در طی بیماری به ما کمک کنند.

«با تصوری مثبت از زندگی احتمال بیماری را در خود رها کنید»

از همراهی شما دوستان عزیز بسیارسپاسگذارم

 قانون جذب شکوهمند ترین قانون است ُ قانونی استوار که به هر آن کس که

بر چیزی مصرانه متمرکزشده باشدعطا می کند. شما نیز از این قاعده مستثنی

نیستید . به هر راهی که دلخواهتان است آن را به کارگیرید. این قانون به

پایان نمی رسد. فقط باید استفاده درست از آن را بیاموزیم.

« راندا برن - تینا قیصری- دکتر مطلب برازنده »

                    یاهو

مانترا

mantra کلمه‌ای سانسکریت است و از دو جزء مان man و ترا try ساخته

شده است.

ریشه تری try به معنی محافظت کردن یا آزاد شدن از دنیای مادی می باشد.

مانترا کلمه یا کلماتی است که حامل ارتعاشات صوتی و انرژی معینی است که

قصد وعمل مؤثر آن تغذیه روح فرد است. این نوسانات در درون بشر نوعی حالت

تلطیف به وجود می آورند.این اصوات گره‌ها را باز می‌کنند و جریان انرژی را

افزایش می دهند.اصوات و ارتعاشاتی که توسط انسان تولید می‌شوند ضمن انبساط

به کلیه قسمتهای کائنات گسترش پیدا می کنند.

اعتقاد بر این است که اولین صوت در خلقت اوم بوده است. اوم در آیین اسلام آمین

است و در مسیحیت آمن.

مانترا قدرتهای ما فوق طبیعی فرد را بیدارو فعال می کند.

مانترا قدرت خلاقیت فرد را افزایش داده و آن را تسریع می سازد.

مانترا قدرت آگاهی و فوق کیهانی را دارا می باشد.آگاهی بصورت نهفته در

مانترا موجود است. اگر فرد آن را با تمرکز برمفهومش تکرار کند به آن آگاهی

دست مییابد.

تکرار یک مانترا باعث از بین رفتن ناخالصی‌های ذهن خواهد شد.

در نتیجه تکرار مانترا آرامش پایدار و سرور جاودان و غنا و بی‌نیازی به فرد

هدیه می شود.

تکرار مانترا همچنین ذهن را بسوی خداوند و آرامش هدایت می کند.

تکرار مانترا ذهن را آرام ساخته و آن را تقویت می کند.

مانترا طبیعت ذهن رادگرگون و با خلوص اشباع می سازد.همچنین ذهن را به

نگرش اندیشه‌ها و احساسات درونی و خود کاوی وا می دارد.

افکار شیطانی و تمایلات نفسانی ریشه‌کن می‌شود و موجب تقویت اراده و

زهد می‌شود و سر انجام فرد را به نزدیکی و وحدت با خداوند رهنمون می سازد.

بر اثر تکرار دائمی مانترا و عبادت ذهن تصفیه می‌شود و با افکار خوب و خالص

انباشته می گردد. بر اثر افکار خوب و مداوم شخصیت فرد تغییر می کند.

قدرتی در تکرار نامهای خداوند است که تأثیرات فوق العاده ای را تکرار آن‌ها دارد.

تکرار نامهای خداوند گناهان را می سوزاند.

تکرار نامهای خداوند ویا اندیشیدن به آن‌ها طبیعت ذهن تغییر یافته و راهرو با خداوند

رو در رو می شود.

تکرار نامهای خداوند یا اندیشیدن به او قلب را تصفیه کرده آن را استوار و تغییر

نا پذیرمی سازد.افکار دنیوی را از ذهن می راند و علایق دنیوی را از بین می برد.

تکرار اذکار همچنین امیال و آرزوها را ریشه‌کن می‌کند و شهامت فرد را افزایش

می‌دهد و توهمات را از بین می برد.

تکرار مانترا نیرو بخش و فوق‌العاده است و برای ریشه‌کن کردن هر نوع بیماری

داروی اختصاصی است و سلامت را به ارمغان میاورد.

مانترا غذای معنوی روح است .

مانترا عشق الهی و عشق بدون قید و شرط را پرورش می‌دهد .

تکرار اذکار صلح و آرامش جهانی را به ارمغان آورده و رهرو را به وحدت با خداوند

می رساند.

تکرارمانترا کارماها را می سوزاند.

گرد اوری:جواد جاوید و مجله یوگا

           یا لطیف 

            هر گاه فکر کردی کسی که به تو بدی کرده است آن قدر بد است

            که نمی توانی او را ببخشی بدان که آن از کوچکی روح توست

             نه از بزرگی بدی او به تو.

 به نام ‍پروردگار هستی بخش

علم و هنر پرانیک

بعد معنوی و روحانی آدمی در تمام عمر وی بصورتی جذاب و اسرار آمیز است .

با ظهور تکنولوژی در زندگی و افزایش مشغله ها فاصله آدمی تا این بعد بیشتر

شده است اما هیچ گاه فراموش نشده .

بزرگترین خصیصه ی دنیای متافیزیکی نا شناخته بودن آن است.

آدمی به کمک تکنولوژی توانسته در کره ماه قدم بگذارد اما هنوز از تردد در

دنیای اندرونی خود باز مانده است!

آشنایی با دنیای درون گام بزرگی در شناسایی بیشتر آن و نهایتاً خود شناسی

خواهد بود.یکی از مسائل بحث بر انگیز در دنیا وضعیت سلامتی و بیماری ماست.

بیماری‌های ما تظاهرات بیرونی آن اتفاقاتی است که در درون ما روی داده است.

برداشتی که عموم از بیماریها می‌کنند صحیح نیست در نتیجه همواره سعی در

سرکوب بیماریها دارندو سر کوب بیماری زمینه بروز بیماریهای سخت تر می باشد.

همه ما تعریف انرژی را می‌دانیم و با دنیای انرژی کم و بیش آشنایی داریم البته

ما فقط شمه ای از این دریای بی کران را می‌شناسیم و هر چه در دانش آن بیشتر

به سمت خود و شناخت خود و شناخت نیروهای درون خود کشیده می شویم.

این خود شناسی گام بزرگی در بررسی و تأثیر گذاری بر شاخصه بسیار مهم در

انسان یعنی بیماری‌های انسان می باشد.

هنر شفا در ادیان به شکلهای مختلف بکار گرفته شده است. نمایان ترین شیوه‌ها

دعاها و طلب شفا کردن می باشد.راههای دیگر درمان شبیه گیاه درمانی،مغناطیس

درمانی،آب درمانی،طب سوزنی،ماساژ درمانی ،خنده درمانی ،.......

اما یکی از راههای درمان همان انرژی درمانی است که در مورد آن حرف‌های زیادی

گفته شده است.افراد و گروههای مختلف نظرات متفاوتی در مورد آن سخن گفته اند.

آنچه را اجسام بی جان فاقد آنند و در موجودات زنده و صاحب حیات وجود دارد

اصطلاحاً آن را انرژی حیات می نامند این انرژی در فرهنگهای گوناگون نامهای

گوناگون دارد.بیماری یعنی هر گونه تغییر و بهم ریختگی در نظم این انرژی حیاتی...

هنر یک درمانگر باز گرداندن دوباره نظم و تعادل به آن است این تعادل را «سلامتی »

می نامند.

با کمک ابزارهایی می‌توان این تعادل را ایجاد کرد. در این عمل سلامتی به کالبد انرژی

فرد باز می گردد.

استرس و عواطف منفی انسدادهایی در سیستم انرژی بدن ایجاد می‌کند و هنگامی که

انرژی شفابخش بدن دچار انسداد می‌شود و نمی‌تواند به خوبی جریان ‍یدا کند بیماری

رخ می دهد.یک حلقه ارتباطی بین بیماری‌های جسمی و انسدادهای انرژی وجود دارد

که تکنیک های ساده و آسان انرژی درمانی به این منظور استفاده می شوند.

بوسیله برطرف کردن انباشتگی های انرژیایی می‌توان مشکلاتی را که بوجود آمده

برطرف کرد.

دکتراریک.بی.رابینزمیگوید: من متخصص بیمارهای کلیوی هستم من داروهایی تجویز

می‌کردم که شکایتهای بیمارم را برطرف می‌کرد اما مشکل اصلی وی را ازبین نمی‌برد

از این بابت خسته شده بودم حدود یکسال ‍پیش به وجود شفای پرانیک پی بردم این همان

سیستمی بود که شکافهایی را که در آموزش و حرفه خود میدیدم پر می کرد.

این سیستم مکمل مستدلی برای حرفه من بود. با بکار بردن شفای پرانیک برای معالجه

بعضی از بیمارانم میزان موفقیتم در درمان بیماری‌های حاد و مزمن بسیار افزایش یافت.

وقتی همکارانم از این موضوع آگاه شدند بیماران پیچیده خود را پس از بررسی های کامل

و شکست درمانهای طبی کلاسیک پیش من فرستادند و همه آن‌ها بعد از چند جلسه درمان

بهبود یافتند.

آنچه با شفای پرانیک انجام می‌دهیم کمک به سیستم انرژی بدن برای طبیعی کردن خود

به گونه‌ای است که بتواند بدن را شفا دهد.

اگر در حوزه انرژی انسدادی وجود داشته باشد آن را برطرف می‌کنیم و اگر انرژی کاسته

شده باشد جایگزین می کنیم.

در تئوری انرژی باور ها عمل‌کرد اعضا را تحت تأثیر قرار می هند.

آقای دکتر اریک.بی.رابینز اظهار میدارند که انرژی درمانی بر طبابت زندگی و فلسفه شخصی

من تأثیر شگرفی داشته است.

اگرشما هم اجازه دهید..... بر زندگی شما همان اثر را خواهد داشت.

با آرزوی موفقیت سلامت عشق و دعای خیر روزافزون

برگرفته از: کتاب انرژی درمانی چوا ـ کوک سویی

           و کلاس پرانیک مهندس محمد امین

سلام بر دوستان عزیزم

چند روز پیش ایمیل زیبایی دریافت کردم دوست داشتم شما هم آن را بخوانید امید وارم لذت ببرید:

آدمهای بزرگ در باره ایده ها سخن می گویند

آدمهای متوسط درباره چیزها سخن می گویند

آدمهای کوچک‌‌‌‌ ‍‌‌‌پشت سردیگران سخن می گویند

آدمهای بزرگ درد دیگران را دارند

آدمهای متوسط درد خودشان را دارند

ادمهای کوچک بی دردند

ادمهای بزرگ عظمت دیگران رامی بینند

ادمهای متوسط به دنبال عظمت خود هستند

ادمهای کوچک عظمت خودرادرتحقیردیگران می بینند

ادمهای بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند

ادمهای متوسط به دنبال کسب دانش هستند

ادمهای کوچک به دنبال کسب سواد هستند

ادمهای بزرگ به دنبال طرح پرسشهای بی پاسخ هستند  

ادمهای متوسط پرسشهایی می پرسند که پاسخ دارد

ادمهای کوچک می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند

ادمهای بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند

ادمهای متوسط به دنبال حل مسئله هستند

ادمهای کوچک مسئله ندارند

ادمهای بزرگ سکوت را برای سخن گفتن بر می گزینند

ادمهای متوسط گاه سکوت را بر سخن گفتن ترجیح می دهند

ادمهای کوچک با سخن گفتن بسیار فرصت سکوت را از خود می گیرند

از مرگ نترسید از این بترسید که وقتی زنده اید چیزی درون شما بمیرد