سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
سه شنبه 86 مرداد 30 , ساعت 7:17 صبح

ارتباط با ارواح - دکتر مطلب برازنده

مآخذ: کتاب متافیزیک و شناخت روح، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید

ارتباط با ارواح از جمله مباحث مهمّ و حساس در متافیزیک است که در جای خود به تشریح آن خواهیم پرداخت، ولی ذکر این نکته ضروری است که هزاران نفر از دانشمندان، محققان و متافیزیسین‌ها در این رابطه تحقیقات و پژوهش‌های علمی داشته‌اند و بر صحت آن اعتراف کرده‌اند.

حضرت آیت‌الله‌العظمی مکارم‌شیرازی ضمن تایید وجود روح و عدم امکان انکار آن می‌فرمایند: « همچنین امکان ارتباط با ارواح را از طریق صحیح علمی برای افراد ورزیده‌ای که در این راه حقیقتاً کار کرده و زحمت کشیده‌اند نیز نمی‌توان انکار نمود، و همان‌طور که خواهیم دید، از سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیز امکان این موضوع مسلّم می‌گردد.»

ویلیام کروکس پس از سال‌ها تحقیق در این رابطه می‌گوید: « من نمی‌گویم که ارتباط با ارواح امکان وقوع دارد ، بلکه می‌گویم که این امر عملاً و بالفعل تحقق پذیرفته است. »

 

Reference: Dr Motaleb Barazandeh, Metaphysics and Soul recognition, Navid publications, 1384

 

 


چهارشنبه 86 تیر 20 , ساعت 6:48 صبح
شنبه 86 تیر 9 , ساعت 6:59 صبح

متافیزیک و پرورش نیروهـای درون –   ادامه

دکتر مطلب برازنده

مآخذ: کتاب رخنه در اسرارمتافیزیک، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید

 خاموشی:

خاموشی گام نخست عبادت، نشانة هوشمندی، راهنمای آدمی به خیر و خوبی، مایة رضایت خداوند عزوجل و شیوه اهل تحقیق است. سکوت عامل روشنی اندیشه، نورانیت دل، گشودن درهای حکمت و موجب طرد شیطان می‌باشد. بزرگان خاموشی را، صفتی زیبا و بلند مرتبه دانسته‌اند و معتقدند که، محبت، پاکی، هیبت و آسایش دنیا به دنبال خاموشی حاصل می‌شود. در کلام معصومین (علیهم‌السلام) از سکوت به عنوان یاور دین، نشانه ایمان و نور یاد شده است. حضرت امام صادق (علیه‌السلام)، خاموشی را سبب ریاضت نفس، شیرینی عبادت، زدودن قساوت قلب و موجب عفاف، جوانمردی و زیرکی دانسته‌اند. همچنین حضرت امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند:« حلم و بردباری و علم و سکوت از نشانه‌های فهم و فراست آدمی است.» مولوی شاعر و عارف نامدار، خاموشی را به “دریا” و سخن گفتن را به “جوی آب” تشبیه می‌کند.

این همه اوصاف در مورد خاموشی از آن جهت است که وقتی زبان از سخن گفتن با خلق بازماند، به سخن گفتن با حق بپردازد و به ذکر او مشغول گردد. خاموشی را به دو نوع“خاموشی زبان” و “خا موشی ذهن” تقسیم می‌کنند. نوع اول مربوط به عوام و نوع دوم مربوط به خواص است. بر عموم مردم لازم است که زبان از گفتن باز دارند و به ذکر حق تعالی مشغول شوند، بر خواص لازم است که علاوه بر زبان، ذهن را نیز از پرداختن به غیر خدا باز دارند و آن را با یاد خدا پر کنند.


یکشنبه 86 تیر 3 , ساعت 5:14 صبح

متافیزیک و پرورش نیروهـای درون –

دکتر مطلب برازنده

مآخذ: کتاب رخنه در اسرارمتافیزیک، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید

 

هدف از خلقت انسان عبادت و شناخت رب عظیم می‌باشد. از بزرگترین مشکلات و موانع انسانِ آگاه در رسیدن به این هدف مهم، کمبود وقت است، چرا که مدت حضور بشر در این کره خاکی بسیار اندک است. با یک محاسبه ساده مشخص می‌شود که بخش اعظم وقت در شبانه روز با خوردن، خوابیدن، صحبت کردن و همنشینی با سایرین تلف می‌گردد. لذا حداقل سود ترک و یا کاهش عوامل مذکور، داشتن فرصت کافی برای پرداختن به امور معنوی و روحانی می‌باشد.

از بزرگان دین در این باب سخنان ارزشمندی بجا مانده است که چراغ هدایتِ شیفتگان و پیروان می‌باشد. امیـد آنـکه ما نیز در روشنایی آن به هـدف و مقصود برسیم. (انشااللـه)حضرت امام صادق (علیه‌السلام) ـ آن بحر علوم و معارف الهی و آسمانی ـ می‌فرمایند: «مؤمن را راحتی و آسایش حقیقی نباشد، جز در لقای خداوند متعال. ولی آسایش دنیا در چهار چیز است: خاموشی و سکوت که بوسیله آن حال قلب و نفس خویش و آنچه میان تو و خالق خویش می‌گذرد، بشناسی، عزلتی که به این وسیله از آفات ظاهری و باطنی زمان نجات بیابی، گرسنگی‌ای که شهوات و وسواس را به واسطه‌اش بمیرانی و شب بیداری‌ای که قلبت را بدان نورانی کنی و طبعت را صفا و روحت را پالایش دهی.»

در آثار بیشتر عرفا نیز از این چهار مقوله یاد شده است. شیخ اکبر محیی‌الدین ابن عبداللـه حاتم طائی اندلسی مشهور به ابن عربی از عرفای سوخته و کار آزموده و تیز بین می‌باشد. آراء ابن عربی سالهاست که در میان عرفا، متفکران و محققان جهان اسلام مورد توجه بوده و می‌باشد. در کتاب“رسائل ابن عربی”ـ رسالة اول تحت عنوان“حلیه الابدال”ـ فصول اول تا چهارم در باب خاموشی، عزلت، گرسنگی و بی‌خوابی سخن به میان آمده است. در مقدمة این فصول ابن عربی از قول عبدالمجیدبن‌سلمه و او نیز از قول معاذبن اشرس (که خود ازجمله ابدال است) این چهار عامل را سبب ابدال شدن می‌داند. تشریح این چهار مقوله طی چهار فصل از رسالة اول توسط ابن عربی بیانگر اهمیت آن از دیدگاه این عارف بزرگ می‌باشد.

عارف کامل آیت‌اللـه میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (قدس‌سره) در کتاب ارزشمند“المراقبات”چنین نقل می‌کند: «در حدیث معراج است که خداوند فرمود: یا احمد (صلی‌اللـه‌علیه‌وآله‌وسلم) آیا می‌دانی که میراث روزه چیست؟ عرض کرد: نه؟ فرمود: میراث روزه کم خوراکی و کم‌گویی است، پس فرمود: سکوت موروث حکمت می‌شود و حکمت موروث معرفت و معرفت موروث یقین است و چون بنده به مرتبة یقین برسد باکی ندارد که چگونه بر او می‌گذرد! به سختی یا به آسانی؟ برای او متفاوت نیست و این مقام صاحبان“رضا” است و هر کس به رضای من عمل کند سه خصلت ملازم حال او خواهد بود: شکری که آلوده به جهل و نادانی نباشد و ذکری که فراموشی در آن راه نیابد و دوستی که محبت مخلوقات را بر محبت من ترجیح نمی‌دارد و چون مرا دوست داشت من هم او را دوست خواهم داشت و خلق خودم را به محبت او خواهم گماشت و چشم و دل او را به جلال و عظمت خود گشاده خواهم ساخت و از او علم خاصه خلق را مخفی نخواهم داشت و در تاریکی‌های شب و روشنایی روز با او مناجات خواهم نمود تا اینکه گفتار او با سایر خلق منقطع گردد و مجالست او با آنها بریده شود و سخن خودم و کلام فرشتگانم را به گوش او می‌رسانم می‌شنوانم و راز خودم را که از خلق خودم پنهان داشته‌ام بر او فاش می‌سازم تا آنجا که فرمود: البته عقل او را غرق در معرفت خود خواهم ساخت و خود در مقام عقل او جا خواهم گرفت.‌»

خاموشی و کم‌گفتن، عزلت و دوری از خلق، بیخوابی و کم‌خوابی، نخوردن و کم‌خوردن از جمله عوامل مهم در پرورش و هدایت نیروهای درونی می‌باشد. در احوال و آثار اکثر دانشمندان متافیزیک و بزرگان مکاتب اسرار به کرات به این موضوعات برمی‌خوریم.

عرفا در این باب تمثیل زیبایی دارند و انسان را به یک زندانی تشبیه می‌کنند که از وضعیت نامناسب زندان آگاه و ناراضی است، همچنین از شرایط مناسب بیرون از زندان و محاسن آزادی و رهایی اطلاع داشته و آرزوی آزادی دارد. این شخص نسبت به این وضع موجود معترض بوده، با نخوردن، نخوابیدن، سکوت و عزلت اعتراض خود را نشان می‌دهد. در این صورت ممکن است مسئولین برای او تسهیلاتی در نظر گیرند، مثلاً گاهی به او اجازه بیرون آمدن و سیر در محیط بیرون (عالم بالا) بدهند. ولی قاعدتاً این زندانی باید برای آزادی کامل تا پایان مهلت مقرر صبر نماید، که آن موعد مقرر برای آزادی روح از زندان جسم، مرگ است.

Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Penetration in Metaphysical Mysteries, Navid publications, 1380

ادامه دارد


یکشنبه 86 خرداد 27 , ساعت 11:6 عصر

یا فاطمه الزهرا یا بنت محمد یا قره عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا واستشفعنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا، یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله


چهارشنبه 86 خرداد 9 , ساعت 6:6 صبح

 

خلاقیت، اندیشه های نو  و روشهای تازه در برخورد با مسایل می­باشد. اغلب انسانها به طور نسبی از این توانایی برخوردار هستند حتی افرادی که در سنین کودکی خلاقیتشان سرکوب شده باشد هنوز در نهاد خود از توانایی خلاقیت به صورت بالقوه برخودار هستند. انسان می­تواند با اندکی تفکر، تدبر و آموزش محدودیتهایی را که خود در هر موقعیتی برای خویش فراهم کرده را بشناسد و آنگاه به تقویت نیروی خلاقیت در وجود خود همت گمارد در فهرست زیر برخی از ضروریات برخوداری از خلاقیت قوی آمده است.

- اندیشه وسیع و باز

- تجربه

- آزادی عمل

 - نظم و انظباط

- دانش

- تکنیک ( استفاده از تکنیک های خلاقیت)

- کنجکاوی

 - شادابی و نشاط

 عوامل بسیار دیگری هم در ایجاد و تقویت خلاقیت موثر می­باشند. خلاقیت دامنه وسیعی دارد و به مراحل آغازین یک طرح و پروژه یا موقعیت خاص منحصر نمی­شود بلکه در  تمامی مراحل هر طرح و پروژه حتی نابودسازی سیستمهای از کار افتاده نیز معنا و مفهوم خود را دارد.

یک سوال کلیدی و خلاقیت آفرین این است که در مورد هر چیزی حتی انسان سوال کنید چه استفاده یا کاربرد دیگری می­تواند داشته باشد.

استاد الهی قمشه­ای می­گویند برای ایجاد و تقویت خلاقیت روزانه 4 کار انجام دهید:

1-   گوش دادن به موسیقی خوب

2-   دیدن آثار معماری یا نقاشی

3-   خواندن قرآن یا اشعار خوب

4-   هر روز یک کار خوب انجام دهید فقط برای خوب بودنش

 کسانی که با ریکی آشنایی دارند می توانند از تکنیک ها و سمبلهای خاص آن استفاده کنند تا آسان تر و سریع تر به هدف برسند.

همواره خلاق و موفق هستید

 http://rahemianbor.mihanblog.com   :منبع


دوشنبه 86 خرداد 7 , ساعت 5:51 صبح


پنج شنبه 86 خرداد 3 , ساعت 9:12 عصر

 

Metaphysics & ESP

Dr Motaleb Barazandeh

 

متافیزیک و ادراکات فراحسی - دکتر مطلب برازنده

مآخذ: کتاب رخنه در اسرارمتافیزیک، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید

ادراکات فراحسی به معنی دریافت تحریکات ماورائی بوسیلة گیرنده‌هایی غیر از حواس پنج‌گانه ظاهری می‌باشد. محرکهای حسی، مجموعه‌ای از محرکهای فیزیکی می‌باشند که گیرنده‌های فیزیکی را در حواس پنج‌گانه ظاهری تحریک می‌کند و منجر به بروز ادراکات حسی می‌شوند. محرکهای فراحسی مجموعه‌ای از محرکهای متافیزیکی هستند که گیرنده‌های متافیزیکی را در ابعاد غیر فیزیکی انسان تحریک نموده، منجر به بروز ادراکات فراحسی می‌شوند.

انسان از سه بخش جسم، روان و روح تشکیل شده است. جسم در دنیای فیزیکی زندگی می‌کند و بوسیلة یک سری گیرنده‌هایی ادراکات محیط فیزیکی را دریافت می‌کند و با آن در ارتباط است. حواس پنج‌گانه (بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه و چشایی) مسؤول ارتباط با محیط طبیعی می‌باشند. هر یک از این حواس در محدودة خاصی قدرت عمل دارند و در طیف بالاتر یا پایین‌تر از این محدودة مشخص قادر به فعالیت نمی‌باشند. برای مثال فقط انواری برای چشم انسان قابل رؤیت است که در محدودة طیف مرئی رنگها (قرمز تا بنفش) باشد، یعنی امواج مادون قرمز و فرابنفش برای انسان قابل رؤیت نمی‌باشد. در واقع چشم فقط نوری را می‌بیند که طول موج و فرکانس آن با قدرت گیرنده‌های چشم تطابق داشته باشد. در شنوایی نیز گوش انسان یک ارتعاش مشخص و محدود را دریافت می‌کند و اگر ارتعاش صوت کمتر یا بیشتر از حد معمول باشد دریافت نمی‌شود. به عبارت دیگر گوش انسان اصوات بسیار بلند و بسیار کوتاه را نمی‌شنود. این در حالی است که گیرنده‌های فراحسی که در ابعاد غیرفیزیکی وجود انسان قرار دارند، قادر به دریافت محرکهای خارج از این محدوده‌ها هستند.

در ادراکات فراحسی چند مقولة مهم شامل تله‌پاتی، سایکومتری، آینده نگری، سایکوکنسیس و روشن‌بینی مورد توجه است. این مقولات بخشی از توانایی‌های خارق‌العادة تمام انسانها است، در اصل جزء توانهای فردی هر شخص بوده، در همة افراد امکان توسعه و پرورش آن وجود دارد. البته هر انسان آگاه باید قبل از اقدام برای توسعة این توانها، هدف خود را از این کار مشخص و ترسیم نماید. چرا که هدایت این نیروها در مسیر الهی موجب قرب انسان به اللـه می‌گردد و بهره گیری از آنها در امور مادی و غیر الهی موجب دوری انسان از خداوند و رفتن به سمت گمراهی و تباهی می‌شود. (ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا)

Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, Penetration in Metaphysical Mysteries, Navid publications, 1380

منبع: http://rahemianbor.mihanblog.com


چهارشنبه 86 اردیبهشت 26 , ساعت 10:42 عصر

چهارشنبه 86 اردیبهشت 26 , ساعت 10:21 عصر

 

 

Metaphysics & Trance

Dr Motaleb Barazandeh

 

متافیزیک و خلسه - دکتر مطلب برازنده

مآخذ: کتاب نگاهی برتر، تآلیف مطلب برازنده، انتشارات نوید

«خلسه» حالت خاصی است که انسان در آن می‌تواند با ابعاد ماورائی و الهی‌ِوجود خود ارتباط برقرار کند. در این حالت، توجه انسان از امور عادی و معمولی جدا شده، حرکات ارادی بدن متوقف می‌گردد، حواس فیزیکی پنج‌گانه غیرفعال می‌شود و جسم فیزیکی فراموش می‌گردد. همچنین در حالت خلسه بخش خودآگاه ذهن کنار رفته، ناخودآگاه هویدا و فعال می‌شود. بخش ناخودآگاه ذهن انسان، بسیار تلقین‌پذیر است، از این حالت می‌توان حسن استفاده برای القاء معروفات - و یا سوء استفاده - برای القاء منکرات - نمود.

بعضی خلسه را حالتی بین خواب و بیداری می‌دانند، حالتی شبیه به چرت زدن، حالتی مانند گیجی، ماتی، منگی و کرخی؛ عده‌ای نیز معتقدند که خلسه حالتی است که مدیوم‌ها در آن قرار گرفته، در این حالت تحت تأثیر نیروهای دیگر می‌توانند با ابعاد ماورایی ارتباط برقرار کنند.

اختلال یا تغییرات موقت در سیستم عصبی، پریشانی وسیع روحی و اختلال در آگاهی نیز تعبیر عده‌ای دیگر از حالت خلسه می‌باشد. گروهی نیز خلسه را نوع خاصی از آگاهی به نام آگاهی برتر یا اَبَر آگاهی می‌دانند.

هر یک از تعاریف مذکور، از یک دید و زاویه خاص به خلسه نگاه می‌کند و بخشی از این حالت را بیان می‌نماید، لذا هر یک از این تعاریف به تنهایی ناقص بوده، کامل نیست.

صرف نظر از تمام این تعاریف، آنچه مهم است اینکه در حالت خلسه تلقین‌پذیری فرد افزایش می‌یابد. به‌طورکلی بیشتر انسان‌ها تلقین‌پذیر هستند، ولی درجات تلقین‌پذیری آنها متفاوت است. برخی درجات تلقین‌پذیری بسیار پایین و عده‌ای درجات تلقین‌پذیری بسیار بالا دارند، مابقی افراد نیز در حد واسط این دو درجه قرار می‌گیرند. عدة بسیار کمی نیز وجود دارند که به‌طورکلی تلقین‌ ناپذیرند.

تلقین می‌تواند سبب اِعمال یک فکر و یا یک عمل گردد، یا یک فکر و یا یک عمل را در انسان تغییر دهد. این اِعمال و یا تغییرات می‌تواند مثبت و یا منفی باشد، نتایج حاصل از آنها نیز می‌تواند خوب یا بد باشد.

قابل ذکر است که علاوه بر حالت خلسه، در هنگام شوک‌های جسمی، روانی و روحی نیز تلقین‌پذیری افراد افزایش می‌یابد. برای مثال در شکست‌ها، موفقیت‌ها، غم‌ها، شادی‌ها، بیماری‌ها، مرگ عزیزان و… در این حالت‌ها شخص به‌راحتی تحت تأثیر حرف و عمل دیگران قرار می‌گیرد، لذا تن به انجام اَعمالی می‌دهد که در حالت عادی تن دادن به آن غیرممکن است. این اَعمال می‌تواند مثبت (معروف) یا منفی (منکر) باشد. برخی جوانان در این حالت‌ها تن به انجام منکراتی می‌دهند که برای خودشان نیز انجام آن غیرقابل باور است. لذا در این حالت‌ها، جوانان و نوجوانان به مراقبت و مواظبت بیشتری نیاز دارند و لازم است در این‌باره اطلاعات و آگاهی بیشتری به آنان داده شود.

خلسه از نظر عامل بوجود آورنده به چهار نوع خلسة تلقینی، خلسة مرضی، خلسة دارویی و خلسة محیطی تقسیم می‌گردد. خلسة تلقینی با تلقین کلامی و غیرکلامی حاصل می‌شود. خلسة مرضی و خلسة دارویی به پزشکی مربوط می‌گردد، ولی نوع خاصی از خلسة دارویی همان حالتی است که در معتادان توسط مواد مخدر به‌صورت پست و نازل ایجاد می‌شود.

مصرف مواد مخدر سبب می‌شود که فرد در یک حالت خلسه قرار گرفته، از خود بی‌خود شود، محیط و اطرافیان خود را فراموش کند. به همین دلیل برای آنان که با محیط و اطرافیان خود مشکلات فراوان دارند بسیار لذت‌بخش است. باید به این دسته از افراد فهماند که برای رسیدن به این منظور، راههای مثبت نیز وجود دارد و لازم نیست که با توسل به مواد مخدر تمام زندگی خود را به آتش بکشند.

خلسة محیطی به دلیل غیرمعمول، غیرطبیعی و غیرمنتظره بودن محیط ایجاد می‌شود. برای مثال اگر محیط بی‌نهایت زیبا یا بسیار ترسناک یا خیلی عجیب و غریب باشد، شخص از خود بی‌خود شده، کنترل خود را از دست می‌دهد. کسانی که به‌صورت برنامه‌ریزی شده و سازمان یافته و حرفه‌ای جلسات فساد و منکرات تشکیل داده و جوانان را به این محافل راهنمایی می‌کنند، به‌صورت تجربی از این حربه استفاده می‌کنند. این افراد محل فساد را آنقدر غیرمعمول، غیرطبیعی و بعضاً زیبا و جذاب می‌کنند تا افراد به‌محض ورود خودبه‌خود وارد خلسه شوند، در این حالت به هر درخواست و پیشنهادی تن داده، در برابر هر چیز تسلیم می‌شوند و هیچ مقاومتی از خود نشان نمی‌دهند.

خلسه از نظر کیفیت به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می‌گردد. خلسة مثبت همراه با آرامش، نفس‌های عمیق و شمرده و ضربان قلب آرام است. خلسة منفی با اضطراب، تنفس سطحی و تند، ضربان قلب تند و سریع، خشک شدن دهان، بعضاً سیخ شدن موهای پوست و انقباض مثانه همراه می‌باشد. خلسة مثبت بسیار مفید بوده، با تکنیک‌های متافیزیک قابل حصول است و استفاده‌های فراوان دارد. خلسة منفی بسیار مضر بوده به‌صورت ارادی توسط شخص و یا در بیشتر موارد به‌صورت ناخواسته توسط دیگران برای شخص ایجاد می‌شود و آسیب‌های فراوان به‌دنبال دارد.

برای مثال حالت جذبه‌های خاصی که به عرفا دست می‌دهد، نوعی خلسة مثبت و عالی مرتبه است. این نوع خاص از خلسه به‌دلیل اشتیاق فراوان به حضرت حق‌تعالی و در اثر اخلاص و معرفت حاصل می‌شود. این خلسه‌های عرفانی و الهی در کسانی ایجاد می‌شود که مؤمن، عابد، زاهد و عارف باشند، هر یک از این چهار مرحله پیش‌نیاز و مقدمة مرحلة بعدی است و نمی‌شود بدون طی سه مرحله اول به مرحلة آخر - یعنی عرفان - رسید.

در عصر جدید شاهد ظهور عرفایی هستیم که بدون طی این مراحل به عرفان رسیده‌اند! از ابتدایی‌ترین احکام دین بی‌اطلاعند! مدعی رفتن در خلسه و یکی شدن با خدا هستند! از همه جالب‌تر آنکه خود ادعا می‌کنند که عارف هستند! این گونه افراد یا در توهم، گمراهی و بی‌خبری گرفتار شده‌اند و فکر می‌کنند که به‌جایی رسیده‌اند، یا خود نیز می‌دانند که خبری نیست و به‌جایی نرسیده‌اند و فقط دکانی باز کرده‌اند تا امورات دنیایی خود را سپری کنند. در هر صورت این‌گونه افراد سبب انحراف دیگران به‌خصوص جوانان و نوجوانان آن هم به اسم معنویت می‌شوند. خداوند تبارک و تعالی ما و ایشان را هدایت فرماید(انشاءا..).

 

Reference: Dr. Motaleb Barazandeh, A Super Vision, Navid publications, 1382

 

 

 


   1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ